هديه خداوندبه دنيا اومد
دخترنازنينم سلام بعدازچندروزاومدم با خبراي خيلي خوب هم اومدم انگارهمين چندروزپيش بود كه توپست اعجازخداوندي درمورد يه اتفاق خاص يه معجزه نوشتم وبالاخره اين نه ماه انتظاربه سراومد شنبه گذشته براي سومين بارخاله فائقه براي چكاپ وضعيت خودش وني نيش به بيمارستان رفت و ساعت ده بستري شد ماماني پيش خاله بودن عمومحمدآقا ومامانشون ومن وبابايي هم مضطرب ونگران توسالن انتظار بوديم روز سختي براي همه بود من كه استرسم اززمان زايمان خودم هم بيشتربود وبدنم انگاري شل شده بود اون روز تا شب هيچي نتونستم بخورم به هرحال حدودساعت 4 خاله را براي عمل سزارين آماده كردن سعي مي كردم اشكم درنياد ومثل هميشه با شوخي فضا را عوض كنم خداراشكرروحيه خاله ا...
نویسنده :
ماماني
7:50